per
پژوهشکده فناوریهای نوین زیستی دانشگاه زنجان
زیست فناوری گیاهان دارویی
2423-6039
2018-02-20
3
شماره دوم
1
7
30418
Original Article
بررسی تأثیر تنظیم کنندههای رشد گیاهی بر القای کالوسزایی در گیاه دارویی تاتوره (Datura metel)
The effect of plant growth regulators on callus induction of Datura metel L.
مهرداد نور آذر
mehrdad.noorazar@gmail.com
1
سید مهدی رضوی
razavi694@gmail.com
2
علیرضا قاسمیان
ghasemian477@gmail.com
3
دانشجوی کارشناسی ارشد گروه زیست شناسی (گرایش فیزیولوژی گیاهی)، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل
دانشیار گروه زیست شناسی، دانشکده علوم پایه، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل
استادیار گروه زیست شناسی، دانشکده علوم پایه، دانشگاه محقق اردبیلی، اردبیل
گیاه تاتوره (.Datura metel L) گیاه دارویی مهمی است که جزو تیره سیب زمینی (Solanaceae) بوده و حاوی ترکیبات دارویی مهمی از جمله آتروپین و هیوسین (اسکوپولامین) می باشد که جزء تروپان آلکالوئیدها بوده و دارای خواص آنتیکولینرژیکی شناخته شده ای هستند. در سالهای اخیر القای بافت کالوس به عنوان روش جدیدی برای به دست آوردن متابولیتهای ثانویه مطرح شده است. هدف از این پژوهش، القای کالوس از برگ جدا شده گیاهچه های تاتوره میباشد تا بهترین غلظت هورمونی برای تولید کالوس بیشتر به دست آید. بذرهای تاتوره تحت شرایط استریل در محیط کشت MS کشت شدند و گیاهچه های تاتوره حاصل شدند. برگهای گیاهچه ها جدا شده و به محیط کشت MS بدون هورمون منتقل شد، اما کالوس زایی رخ نداد. در مرحله بعد برگهای گیاهچه ها در 9 تیمار هورمونی که حاوی غلظتهای مختلف اکسین 2,4-D و سیتوکینین کینیتین (Kin) بودند، به محیط کشت MS انتقال داده شدند. نمونهها چهار هفته در ژرمیناتور با دوره نوری 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی و دمای 25 درجه سانتیگراد قرار گرفتند. نتایج نشان داد حداکثر کالوسزایی در محیط کشت MS حاوی ترکیب دو هورمون با غلظتهای 1 میلیگرم بر لیتر 2,4-D و 1 میلیگرم بر لیتر Kin حاصل شد.
Datura metel L. is an important medicinal plant that is a part of the Solanaceae family and contains important pharmaceutical compounds, including atropine and hyoscine (scopolamine), which is part of the tropane alkaloids and has known anticholinergic properties. In recent years, callus tissue induction has been introduced as a new method for obtaining secondary metabolites. The aim of this study was to inoculate callus from the isolated leaves of Datura seedlings to obtain the best hormonal concentration for maximum callus production. Datura seeds were cultured in MS medium under sterile conditions and Datura seedlings were obtained. The leaves of the seedlings were isolated and transferred to the MS medium without hormone, but the callus did not occur. In the next step, the leaves of the seedlings were transferred to the MS medium in 9 hormonal treatments containing different concentrations of auxin 2,4-D and cytokinin kinetin (Kin). the samples with light period was 16 hours of light and 8 hours of darkness and temperatures of 25 ° C for four week. The results showed that maximum callus formation in MS medium containing two hormones with concentrations of 1 mg/L 2,4-D and 1 mg/L Kin was obtained.
https://jmpb.znu.ac.ir/article_30418_5b8f1a124f37471ef117d94a2441d1af.pdf
تاتوره (Datura metel)
القای کالوس
کشت بافت
2
4-D
کینیتین
Datura metel L
callus induction
tissue culture
2
4-D
Kinetin
per
پژوهشکده فناوریهای نوین زیستی دانشگاه زنجان
زیست فناوری گیاهان دارویی
2423-6039
2018-02-20
3
شماره دوم
8
19
30419
Original Article
بررسی تاثیر قارچ میکوریزا بر میزان و ترکیب اسانس اندامهای مختلف گیاه دارویی شوید (Anethum graveolens) در شرایط تنش شوری
Effects of arbuscular mycorrhizal fungus (AMF) on essential oil yield and composition of different parts of Dill (Anethum graveolens L.) under salt stress conditions
امید یونسی
omidyounesi@gmail.com
1
علی مرادی
amoradi@yu.ac.ir
2
محمد رضا محمد شفیعی
3
دکتری تخصصی فیزیولوژی گیاهان زراعی، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده علوم و مهندسی کشاورزی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه تهران، ایران
استادیار، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه یاسوج، ایران
استادیار گروه علوم پایه، دانشکده مواد هسته ای و علوم پایه دانشگاه آزاد نجف آباد اصفهان، اصفهان
تحقیق حاضر با هدف ارزیابی نقش قارچ میکوریزایی بر ترکیب و میزان اسانس گیاه دارویی شوید تحت تنش شوری در گلخانه دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران انجام شد. آزمایش بصورت فاکتوریل و در قالب طرح بلوک کامل تصادفی در سه تکرار اجرا گردید. تیمارهای آزمایشی شامل سه سطح تنش شوری (شاهد (بدون تنش)،60 و 120 میلیمولار نمک کلرید سدیم)، دو سطح تلقیح میکوریزایی (تلقیح و عدم تلقیح قارچ میکوریزاییGlomusmosseae) و اندام گیاهی (برگ، سرشاخه گلدار و بذر) بودند. اسانس اندامهای مورد ارزیابی به روش تقطیر با آب استخراج و با بهرهگیری از دستگاههای کروماتوگرافی گازی (GC)و کروماتوگرافی گازی متصل به طیف سنج جرمی (GC/MS)تجزیه گردید. نتایج بدست آمده افزایش درصد و عملکرد اسانس اندام مختلف شوید را در شرایط تنش شوری نشان داد. در تمامی تیمارهای شوری درصد و عملکرد اسانس سرشاخههای گلدار و بذرها بیشتر از برگها بود. به کارگیری قارچ میکوریزایی در شرایط تنش اثر چندانی بر درصد اسانس نداشت. هرچند عملکرد اسانس اندامهای مختلف به ویژه سرشاخههای گلدار به میزان قابل توجهی افزایش یافت. آلفا فلاندرن، لیمونن، کاروون، آلفا توجن، دیل اتر و دی هیدروکاروون ترکیباتی بودند که به طور مشترک در هر سه اندام مورد ارزیابی یافت شدند. آلفا فلاندرن و کاروون ترکیبات اصلی برگ و سرشاخههای گلدار و لیمونن ترکیب اصلی موجود در اسانس بذر بود. در شرایطی که واکنش همه ترکیبات به تنش شوری مثبت بود، آلفا توجن در شرایط تنش کاهش یافت. تیمار میکوریزایی میزان کاروون، آلفا فلاندرن موجود در سرشاخههای گلدار و برگ گیاهان میکوریزایی را نسبت به گیاهان غیرمیکوریزای افزایش داد. این در حالی است که میزان لیمونن بذر گیاهان میکوریزای نسبت به گیاهان غیرمیکوریزایی بالاتر بود. در سایر ترکیبات بذر اختلاف معنیداری میان گیاهان میکوریزایی با شاهد مشاهده نشد. براساس نتایج به دست آمده به نظر میرسد که اعمال تنش ملایم شوری بتواند بدون آنکه اثر منفی معنیداری بر رشد گیاه داشته باشد، میزان و کیفیت اسانس گیاه دارویی شوید را بهبود بخشد.
This study investigated the influence of inoculation with an arbuscular mycorrhizal fungus (AMF), Glomus mosseae (Nicol & Gerd.) on essential oil yield and composition of Different Parts of Dill (Anethum graveolens L.) affected by three different levels of salt stress. The experiment was arranged as a factorial in Randomized Complete Block Design (RCBD) with three replications. Experimental treatments including: three levels of salinity stress (0 (control), 60 and 120 µm), two levels of inoculation (inoculation and non inoculation) and Three organs of the plant (leaves, flowering shoots and mature seeds). The essential oil contents were isolated by hydrodistillation and analyzed by GC and GC/MS. Salinity had significant effects on the essential oil percentage and yield of leaves, flowering shoots and mature seeds. The percentage and yield of essential oil contents of seeds and flowering shoots were much higher than those of leaves under all salinity treatments. Essential oil percentages of seeds and flowering shoots were considerably higher, when plants were subjected to moderate stress. The results pointed out that there was not a significant interaction between non mycorrhizal and mycorrhizal inoculation on essential oil percentage. However,The plants inoculated with AMF had significantly greater essential oil yield than the control plants at all salinity levels. The main oil constituents in organs were α –phellandrene, carvone, Linonene, α – thujene, dillether and dihydrocarvone. Salinity had significant effects on these components.Although, α – thujene percentage decreased in salt stress conditions. The Flowering shoots had greater α –phellandrene and carvone than the seeds, while Linonene of seeds was more than flowering shoots and leaves.The AMF induced a higher increase in these components in response to salinity. AMF colonization notably increased α –phellandrene and carvone in flowering shoots. The linonene percentge was higher in seeds of mycorrhizal than nonmycorrhizal plants under salt stress conditions.
https://jmpb.znu.ac.ir/article_30419_5f3a33c3bd342077f8c804a1ab923ed1.pdf
ترکیب اسانس
شوری
شوید
قارچ میکوریزا
میزان اسانس
Arbuscular Mycorrhizal Fungus
Dill
Essential oil percent
Essential oil yield
Salinity
per
پژوهشکده فناوریهای نوین زیستی دانشگاه زنجان
زیست فناوری گیاهان دارویی
2423-6039
2018-02-20
3
شماره دوم
20
28
30421
Original Article
جنینزایی سوماتیکی و باززایی غیرمستقیم و مستقیم در کشت سرشاخههای گیاه اسطوخودوس (Lavandula angustifolia)
Embryogenesis and plant indirect and direct regeneration of Lavander (Lavandula angustifolia Mill) from shoot tips
نرجس شریف
n_sharif55@yahoo.com
1
عبداله محمدی
irabdollah@yahoo.com
2
خداداد مصطفوی
mostafavik@gmail.com
3
دانشجوی کارشناسی ارشد، گروه اصلاح نباتات، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد کرج، کرج، ایران
دانشیار، گروه اصلاح نباتات، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد کرج، کرج، ایران
دانشیار، گروه اصلاح نباتات، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد کرج، کرج، ایران.
اسطوخودوس یکی از مهمترین گیاهان دارویی و معطر است که به تیره نعناعیان تعلق دارد. در این پژوهش به کمک تکنیک کشت درون شیشه ایی کالوسزایی، باززایی از کالوس و باززایی مستقیم مورد مطالعه قرار گرفت. دو آزمایش جداگانه بهینهسازی القای کالوس و باززایی غیر مستقیم و باززایی مستقیم اجرا شد. طرح آماری مورد استفاده در آزمایشهای القای کالوس و باززایی غیرمستقیم، فاکتوریل در قالب طرح املاً تصادفی با تنظیمکنندههای رشدی 2,4-D در سه سطح (0، 2/0 و 4/0 میلیگرم در لیتر) در ترکیب با غلظتهای مختلف kinetin در سه سطح (0، 2/0 و 4/0 میلیگرم در لیتر) با 4 تکرار بود. آزمایش باززایی مستقیم بهصورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با 3 تکرار اجرا گردید. نتایج آزمایش نشان داد که بیشترین درصد کالوس به همراه حجیمترین کالوسها در محیط MS بهاضافه 4/0 میلیگرم در لیتر 2,4-D و 4/0میلیگرم در لیتر kin حاصل شد. باززایی غیرمستقیم و ظهور گیاهچه فقط از کالوسهای ریزنمونه ساقه و در محیط کشت MS حاوی 6/1میلیگرم در لیتر BAP به همراه 1 میلیگرم در لیتر kin که در آن کالوسهای واکشت شده بعد از مدت زمانی به رنگ سبز درآمده و بعد از حدود 45 روز از واکشت، روی آن اندام هوایی تشکیل شد. در آزمایش باززایی مستقیم ترکیب 2 میلیگرم در لیتر BAP به همراه 2 میلیگرم در لیتر kin بیشترین درصد باززایی را ایجاد کردند.
Lavander from Lamiaceae family is one of the most important medical and aromatic plants. The present study describes calli induction and indirect and direct regeneration optimization experiments. The experimental designs were factorial (2,4-D × KIN and BAP × NAA) for calli induction and indirect regeneration trails based on completely randomized design with four replication and factorial experiment (BAP × KIN) for direct regeneration trail based on completely randomized design with three replication. The results of the experiment showed that the most callus percentage was gained in MS medium supplemented with 0.4 mg.l-1 2,4-D and 0.4 mg.l-1 kinetin. Indirect regeneration and emergence of seedlings were only from stem explants and in MS medium containing 1.6 mg.l-1 BAP plus 1 mg.l-1 kin, in which the callus were deposited after a period of time green and after about 45 days of subculture, It was formed on shoots. In the direct regeneration study, the combination of 2 mg.l-1 BAP with 2 mg.l-1 kinetin produced the highest percentage of regeneration.
https://jmpb.znu.ac.ir/article_30421_a0de1e98b9150a8949bcc1c9c5766ffa.pdf
اسطوخودوس
کالوسزایی
باززایی غیرمستقیم
باززایی مستقیم
Lavandula angustifolia
Calli induction
Indirect regeneration
Direct regeneration
per
پژوهشکده فناوریهای نوین زیستی دانشگاه زنجان
زیست فناوری گیاهان دارویی
2423-6039
2018-02-20
3
شماره دوم
29
39
30481
Original Article
القای کالوس زایی در دو گونه زوفا ( Hyssopus angustifilius و Hyssopus officinalis) با استفاده از سطوح هورمونی و محیطهای کشت مختلف
Callogenesis induction in two Hyssopus species (H. officinalis and H. angustifolius) using different hormonal levels and culture media
سمیه طایفه
1
ناصر مهنا
mahna@tabrizu.ac.ir
2
سید کمال کاظمی تبار
3
ولی اله قاسمی عمران
4
دانشجوی دکترای بیوتکنولوژی و ژنتیک مولکولی گیاهان باغی دانشگاه تبریز، تبریز، ایران
دانشیار دانشگاه تبریز، تبریز، ایران
دانشیار دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی ساری، مازندران، ایران
استادیار پژوهشکده ژنتیک دانشگاه کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه ساری، ساری، ایران
زوفای معمولی (Hyssopus officinalis) و گونهی دیگر زوفای محلی (Hyssopus angustifilius) گیاهی دارویی علفی، چندساله، متعلق به تیره نعناعیان است. هدف از این آزمایش دستیابی به بهترین محیط کشت و ترکیب هورمونی برای تولید کالوس است که بتوان در پژوهش ها و مراحل بعد به باززایی گیاه و تولید متابولیت های ثانویه به خصوص در گونه محلی که رو به انقراض است دست یافت. بدین منظور ابتدا بذور ضدعفونی و در محیط MS کشت گردید و بعد از دو هفته نمونه های ساقه جدا و به محیط کشت MS و B5 با غلظت های هورمونی (شاهد، 0.5 mg 2,4-D ، 1 mg 2,4-D، 0.2 mg NAA +0.5 mg 2,4-D ، 0.2 mg NAA+1 mg 2,4-D) کشت گردیدند و در شرایط کنترل شده اتاقک کشت نگهداری شدند و بعد یادداشت برداری صفات زمان شروع کالوس، درصد نمونه های کالوس ده، وزن تر، وزن خشک و رنگ کالوس انجام گردید. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که اثر متقابل بین گونه، محیط کشت و تیمار هورمونی در سطح یک درصد معنی دار شد و نتایج مقایسه میانگین داده ها نشان داد که بیشترین میزان تولید کالوس در هر دو گونه محلی و معمولی در تیمار (0.5 mg 2,4-D + 0.2 mg NAA)در محیط کشت Ms می باشد. بنابراین با توجه به این پژوهش، تیمار ذکر شده برای کالوس دهی این گیاه پیشنهاد میگردد. با توجه به اهمیت این دو گونه دارویی زوفا به ویژه گونه محلی و خطر انقراض آن، نتایج این آزمایش می تواند برای حفاظت این گونه مورد استفاده قرار گیرد.
Hyssops are herbaceous and perennial plants, belonging to the Lamiaceae family. In this experiment, callus production of two hyssop species (H. officinalis and H. angustifolius called common and local, respectively) was investigated using two culture media and different levels of plant growth regulators (PGR’s) to achieve the best culture medium and PGR combination for producing callus as a starting plant material for plant regeneration and secondary metabolite production. To do this, the seeds were cultured in MS medium and after 2 weeks shoots were placed on to the MS and B5 medium and PGR treatments (control, 0.5mg/L 2,4-D, 1mg/L 2,4-D, 0.2 mg/L NAA + 0.5mg/L 2,4-D, 0.2 mg/L NAA + 1mg/L 2,4-D) and incubated in a controlled environment. Then, the callus induction time and percentage of callus producing explants, fresh and dry weight of callus and callus color were recorded. The results showed that interaction between species, medium and PGR treatments was significant at 1% level. Meanwhile, mean comparison analyses showed that the highest amount of callus production in both evaluated hyssop species was observed in MS media supplemented with 0.5 mg/L 2,4-D and 0.2 mg/L NAA, in which the common hyssop showed calli after 6 days, while the local hyssop species started callusing after 11 days. According to this research, this PGR treatment is proposed for callus induction in both species. Given the importance of these medicinal speciesof hyssop especially the local one and probability of its extinction, these results can be used for protecting this valuable herb.
https://jmpb.znu.ac.ir/article_30481_a7db2ef12ada3cdc759458c6add4612e.pdf
زوفای محلی
زوفای معمولی
تیمار هورمونی
کالوس زایی
محیط کشت
Hyssopus officinalis
Hyssopusangustifolius
plant growth regulator treatment
callus induction
culturemedia
per
پژوهشکده فناوریهای نوین زیستی دانشگاه زنجان
زیست فناوری گیاهان دارویی
2423-6039
2018-02-20
3
شماره دوم
40
50
30482
Original Article
اثر ارتفاع نسبت به سطح دریا و زمان نمونه برداری بر متابولیتهای Lunularia cruciate
The effect height toward surface sea and harvesting time on the metabolits (Lunularia cruciate)
رقیه رازقی جدید
1
فاطمه موحدی
fmovahedi57@gmail.com
2
استادیار زیست شناسی گیاهی (سلولی و تکوین)، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تنکابن، گروه زیست شناسی، تنکابن، ایران
کارشناس ارشد فیزیولوژی گیاهی، دانشگاه آزاد اسلامی، واحد تنکابن، گروه زیست شناسی، تنکابن، ایران
گونه ی Lunularia cruciata یک نوع جگرواش است که به تیره ی Lunulariaceae تعلق دارد. این گیاه دارای تال های کوچکی است که بر روی زمین های مرطوب می روید. گیاهان این تیره با کمک جام جوانه هلالی شکل خود به آسانی قابل شناسایی اند. تال های بالغ گیاه در سه ارتفاع متفاوت و در دو زمان تولیدمثل جنسی و غیرجنسی در شهر رامسر جمع آوری شد. پس از خشک کردن نمونه ها با کمک اتانول خالص در دستگاه سوکسله عصاره گیاه استخراج شد و آنالیز متابولیت های آن با کمک تکنیک کروماتوگرافی گازی(GC) و شناسایی ترکیبات با استفاده از طیف سنج جرمی(MS) انجام شد. بررسی ها نشان داد که مهم ترین ترکیبات موجود در گیاه ترپنوئیدها، اسیدهای چرب اشباع و غیراشباع می باشند. از میان ترکیبات موجود در عصاره ها پالمیتیک اسید، تترادکانوئیک اسید، تترادکان، فیتول، نئوفیتادین و ژیبرلیک اسید مورد بررسی آماری قرار گرفت. نتایج نشان داد که تغییر ارتفاع بر تمام ترکیبات به جز پالمیتیک اسید در سطح احتمال 1% تاثیر معنی داری داشته است و مقدار این ترکیبات به جز فیتول اختلاف معنی داری را در سطح احتمال 1% در دو زمان تولیدمثل جنسی و غیرجنسی نشان داد.
Lunularia cruciate belonges to Lunulariaceae.It is small thalloid plant growing on the dump soils. Since the species is easy recognizable by the semi Lunularia cruciata gemma cups.Plant material harvested in three hight and sexual & asexual gemmae in Ramsar city.For the manufacture of the extracts from the plants, extraction with etanol absolute and soxhlet.The separation of the components was achieved by gas chromatography and the identification of each compound was made by their mass spectrometry. It is known that the pattern of terpenoids ,saturated and unsaturated fatty acid in the Lunularia cruciata. The results of variance analysis on the palmitic acid, tetradecanoic acid, tetradecane, phytol,giberllic acid and neophytadiene showed that the hight changes on the these metabolits whith out palmitic acid significant at 1%level probability and these metabolits without phytol significant at 1%level probability in sexual and asexual gemmae.
https://jmpb.znu.ac.ir/article_30482_b1f11d93ab719df9d6789271f1cba9bf.pdf
جگرواش
کروماتوگرافی گازی با طیف سنج جرمی(GC/MS )
ترپنوئید
Liverwort – gas chromatography/ mass spectrometry (GC/MS) –terpenoids
per
پژوهشکده فناوریهای نوین زیستی دانشگاه زنجان
زیست فناوری گیاهان دارویی
2423-6039
2018-02-20
3
شماره دوم
51
62
30420
Original Article
ارزیابی خصوصیات بیوشیمیایی و فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان در واکنش به تلقیح میکوریزایی در گیاه دارویی شنبلیله تحت تنش شوری
Effects of Arbuscular Mycorrhizal Fungus (AMF) on biochemical traits and antioxidant enzyme activities in salt-stressed fenugreek (Trigonella foenum-graecum L
امید یونسی
omidyounesi@gmail.com
1
علی مرادی
amoradi@yu.ac.ir
2
دکتری تخصصی فیزیولوژی گیاهان زراعی، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده علوم و مهندسی کشاورزی، پردیس کشاورزی و منابع طبیعی، دانشگاه تهران، ایران
استادیار، گروه زراعت و اصلاح نباتات، دانشکده کشاورزی، دانشگاه یاسوج، ایران
تحقیق حاضر با هدف ارزیابی نقش قارچ میکوریزایی بر خصوصیات بیوشیمیایی و فعالیت آنتیاکسیدانی گیاه دارویی شنبلیله تحت تنش شوری در گلخانه دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران انجام شد. آزمایش بصورت فاکتوریل و در قالب طرح بلوک کامل تصادفی در سه تکرار اجرا گردید. تیمارهای آزمایشی عبارت از سه سطح تنش شوری شامل شاهد (بدون تنش)،60 و 120 میلیمولار نمک کلرید سدیم و دو سطح تلقیح میکوریزایی (تلقیح و عدم تلقیح قارچ میکوریزاییGlomus mosseae) بود. صفات مورد ارزیابی شامل ارتفاع بوته، وزن خشک بوته، درصد کلونیزاسیون ریشه، درصد اسانس، محتوای پرولین و فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان سوپراکسیددیسمیوتاز، کاتالاز و گایاکول پراکسیداز بود. نتایج به دست آمده نشان دهنده اثرات بازدارنده تنش شوری بر شاخصههای رشد گیاه دارویی شنبلیله بود. به نحوی که با افزایش شدت تنش شوری ارتفاع بوته و وزن خشک بوته به میزان قابل ملاحظهای کاهش یافت. به کارگیری تیمار میکوریزایی موجب افزایش ارتفاع و وزن خشک بوتههای شنبلیله در شرایط تنش گردید. همچنین تنش شوری کاهش درصد کلونیزاسیون ریشه، افزایش درصد اسانس و نیز افزایش محتوای پرولین اندام هوایی را به همراه داشت. به کارگیری تیمار میکوریزایی منجر به بهبود درصد اسانس گردید. هرچند تفاوت معنیداری به لحاظ میزان پرولین میان گیاهان میکوریزایی و غیرمیکوریزایی مشاهده نگردید. تنش شوری باعث افزایش فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان مورد ارزیابی گردید. اعمال تیمار میکوریزایی نقش مؤثری در ارتقاء رشد و فعالیت آنزیمهای آنتیاکسیدان شنبلیله به ویژه در شرایط تنش شوری داشت. هر چند اثر متقابل شوری و میکوریزا برای آنزیم گایاکول پراکسیداز معنیدار نبود.
This study investigated the influence of inoculation with an arbuscular mycorrhizal fungus (AMF), Glomus mosseae (Nicol & Gerd.) on biochemical traits and antioxidant enzyme activities (SOD, CAT, GUPX) in shoots of fenugreek (Trigonella foenum-graecum L.) affected by three different levels of salt stress. The experiment was arranged as a factorial in Randomized Complete Block Design (RCBD) with three replications. Experimental treatments including: three levels of salinity stress (0 (control), 60 and 120 µm) and two levels of inoculation (inoculation and non inoculation). Salinity decreased fenugreek growth, regardless of the mycorrhizal treatment and the salt stress level. The plants inoculated with AMF had significantly greater shoot biomass than the control plants at all salinity levels. However, the results pointed out that salinity had inhibitory effects on mycorrhizal infection. The highest mycorrhizal infection was observed in the control plants. According to the results,The salt stressed plants had significantly greater essential oil percent than the control plants. AMF colonization notably increased essential oil percent at all salinity levels. The proline content was higher in salt-stressedthan non-stressed fenugreek, but there was no significant difference in proline content between mycorrhizal and nonmycorrhizal plants under salt stress conditions.Increasing salinity stress raised significantly the antioxidant enzyme activities, including those of total SOD, GUPX and CAT, of fenugreek compared to their respective non-stressed controls. The AMF induced a higher increase in these antioxidant enzymes in response to severe salinity. Inoculation with AMF could serve as a useful tool for alleviating salinity stress in salt-sensitive plants. However, there was not significant interaction between salt and mycorrhizal inoculation on GUPX in shoots.
https://jmpb.znu.ac.ir/article_30420_2c2c5ac479fd161d602025743d405fac.pdf
پراکسیداز
پرولین
درصد اسانس
سوپراکسید دیسمیوتاز
شنبلیله
شوری
قارچ میکوریزا
کاتالاز
Arbuscular Mycorrhizal Fungi
Cat
DUPX
Essential oil percent
Fenugreek
Salinity
SOD
Prolin